Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-03@19:59:57 GMT

استمرار دفاع مقدس درعملیات پژوهشی

تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۶۴۷۲

روزنامه ایران: اما گاهی در سطح کلان و تأثیرگذار، روایت‌های معارضی از یک واقعه نقل می‌شود که ممکن است در یک فرایند تحلیلی آسیب‌هایی را متوجه دستاوردها و ارجمندی‌های دوران پرافتخار دفاع مقدس کند. در این ارتباط، برای یافتن پاسخ این پرسش و سایر پرسش‌های مرتبط، سراغ دست‌اندرکاران و پژوهشگران فعال در حوزه تاریخ دفاع مقدس رفته و سؤالات خود را با آنان در میان گذاشته‌ایم که بتدریج در صفحه پایداری «ایران» انتشار می‌یابد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این شماره سؤالاتی را در این باب به طور مشترک با آقایان «حسن علایی فعال» یکی از مدیران فعلی مرکز اسناد دفاع مقدس وابسته به سپاه پاسداران، «محمدصادق درویشی» پژوهشگر تاریخ جنگ و «سردارعباس بایرامی» رئیس سازمان تاریخ و ادبیات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس درمیان گذاشته‌ایم که پاسخ ایشان را می خوانید.

​​​​​​​تفاوت در روایت آری، تناقض هرگز! گاهی با انتشار روایتی از دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فرد یا نهادی صحت آن روایت را به پرسش می‌گیرند، برای پاسخگویی به این پرسش‌ها و رسیدن به روایت درست به کدام مرجع می‌توان مراجعه کرد و حرف آخر را به نحوی مستند و قانع‌کننده از آن شنید؟

حسن علایی فعال: مرحله بعد از وقوع هر پدیده تاریخی «روایت کردن» آن رخداد و پدیده تاریخی، است. با روایت است که اتفاقات و رخدادها در طول تاریخ ماندگار می‌شوند تا نسل‌های بعد از درس‌ها، دستاوردها و احیاناً عبرت‌های آن واقعه تاریخی به نحو مقتضی بهره‌برداری کنند. بنابراین اگر روایت و روایتگری نباشد حوادث تاریخی در ظرف زمان خود می‌مانند و آیندگان از آنها نمی‌توانند استفاده کنند. در قرن حاضر، بعد از وقوع انقلاب اسلامی و پس از آن حادثه بزرگ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که در دل خود مشحون از هزاران هزار حادثه است، بستری مناسب برای روایتگری و تاریخ‌نگاری است. حوادثی که توجه به هر یک از آنها می‌تواند منشأ تحول و دگرگونی در ساحت‌ها و شئون مختلف باشد. چرا که تحمیل جنگی خانمانسوز با چراغ سبز استکبار جهانی و خودکامگی رئیس حزب بعث عراق تبدیل به صحنه تقابل حق و باطل و اسلام و کفر شد. لذا جا داشته و دارد که واقعه جنگ تحمیلی، که به درستی دفاع مقدس نامیده شده است، روایتگری شود و ابعاد مختلف آن به مخاطبان بویژه نسل‌های جدید شناسانده شود. نکته ضروری و قابل توجه در این‌باره این است که چون یک واقعه توسط افراد مختلف مورد روایتگری قرار می‌گیرد باید بپذیریم که عوامل مختلفی می‌تواند «روایت» را به «روایت‌ها» برگرداند. یعنی از یک واقعه تاریخی نه یک روایت که روایت‌های گوناگونی به‌دست آید و این خود ناظر بر ذات روایتگری است. چون کسی نمی‌تواند مانع از روایت افراد مختلف شود و این افراد مختلف با گرایش‌های مختلف و زوایای دید مختلف منشأ صدور روایت‌های گوناگون می‌شوند. به اعتقاد اینجانب تا این جای کار اشکالی ندارد و آن را می‌توان به عنوان امری طبیعی پذیرفت اما اشکال زمانی پیش می‌آید که «روایت‌های متفاوت» به «روایت‌های متناقض» تبدیل می‌شود. در اینجا جهت حفظ و صیانت ارزش‌های تاریخی واقعه رخ‌داده باید به روایتی معیار دست یافت که سایر روایت‌ها بر اساس آن سنجیده شود و مورد راستی‌آزمایی قرار گیرد. در این رابطه ضرورت دارد مراکز پژوهشی معتبر که نگاه یکسانی به همه عوامل درگیر جنگ داشته باشد پدید آید تا رسالت بزرگ و مهم صیانت از روایت درست حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین جنگ را به انجام رساند. در حال حاضر پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس مزین به نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که زیرمجموعه ستاد کل نیروهای مسلح است چنین رسالتی را بر عهده دارد. همچنین تولیدات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه که بر اساس اسناد منحصر به فرد دوران دفاع مقدس فراهم آمده منبع خوبی برای اعتبارسنجی روایت‌ها از حوادث جنگ است.
سردار عباس بایرامی: برای پاسخگویی به پرسش‌هایی در ارتباط  با دفاع ‌مقدس باید به نهادهای متولی که اسناد و مدارک دفاع ‌مقدس را در اختیار دارند، مراجعه نمود زیرا استناد به روایت درست و متقن از تحریف دفاع ‌مقدس جلوگیری می‌کند.
گرچه احتمال دارد برخی از روایات از یک موضوع متفاوت باشد، ولی فصل‌الخطاب این موضوعات مراکز نگه دارنده اسناد و مدارک جنگ می‌باشد و در نبود سند، مراجعه به روایات فرماندهان عالی‌رتبه آن دوره می‌تواند راهگشا  باشد.
روایتگر تاریخ جنگ در واقع سند گویای موجود است و در صورت نبود سندی از موضوع یا موضوعات، روایت شفاهی فرماندهان حاضر در قرارگاه‌های عملیاتی و حتی فرماندهان میدانی می‌تواند مؤثر باشد.
تصور ما این است که کتب تاریخ شفاهی فرماندهان به بخش‌هایی از این پرسش‌ها پاسخ داده است و چنانچه مورد اختلافی یا مورد خاص وجود داشته باشد باید به مراکز اسناد نیروهای مسلح و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفا‌ع‌مقدس مراجعه نمایند.

محمد صادق درویشی: در رابطه با سؤال اول باید بگویم که نباید! یعنی نه ممکن است این قضیه و نه مطلوب است اگر امکان آن هم وجود داشته باشد و نه مشروعیتی دارد که دنبال یک جایی یا نهادی و فردی باشیم که بتواند درواقع آن حرف آخر را بزند. لذا این سؤال وجود دارد بویژه در سال‌های اخیر که برخی مسائل جنگ به پرسش گرفته و بعضاً به چالش کشیده شد آیا جایی هست که مثل دیوان‌عالی کشور حرف آخر را در این زمینه بزند؟ من احساس می‌کنم یک جایی که چنین جایگاهی داشته باشد مشروعیتی ندارد ضمن اینکه این امکان هم اساساً وجود ندارد چون مسأله تاریخ بویژه تاریخ جنگ ایران و عراق به دلیل نزدیکی و اینکه هنوز تبدیل به یک امر تاریخی ناب نشده و فرماندهان و رزمندگان و مدیران این عرصه و سیاستمدارانی که در این ماجرا نقشی داشتند هنوز وجود دارند بنابراین، این موضوع هنوز تبدیل به یک امر تاریخی ناب نشده و به‌نظرم آمیختگی دارد به این معنا که ما وقتی حرف از تاریخ جنگ می‌زنیم امکان این وجود داشته باشد ولو به اشتباه برخی مسلمات تاریخ این دوره به پرسش و چالش کشیده شود حتی مورد انکار قرار گیرد، باید بپذیریم که این جزو چیزهایی‌ است که لاینفک است از تاریخ جنگ لذا جایی که حرف آخر را بزند نه جایی وجود دارد که چنین مسئولیتی داشته باشد و در عمل هم امکان آن موجود نیست. ما هم نباید برویم دنبال آن، من این نگاه را دارم و این امکان هم وجود دارد که بعضاً حتی ارزش‌هایش به چالش گرفته شود. بعضاً مسلمات جنگ و آن گزاره‌هایی که چرا جنگ را ادامه دادیم. چرا جنگ را در مقطع مناسبی به پایان نبردیم. چرا جنگ شروع شد حتی اینها هم به پرسش و چالش کشیده می‌شوند. من می‌گویم باید بپذیریم که این بخشی از این تاریخ است. بخشی از فهم امروزین ما از تاریخ جنگ است.

 اساساً برای روایت وقایع جنگ، آیا می‌توان قائل به مرجع خاصی بود، در صورت قائل بودن، فکر می‌کنید آن مرجع باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟
حسن علایی فعال: روایتگری حوادث جنگ را نمی‌توان به سازمان یا قشر خاصی محدود کرد. به یک معنا همه می‌توانند روایتگر حوادث و اتفاقات دوران جنگ باشند زیرا دوران جنگ هشت ساله جزئی و بخشی از تاریخ این کشور است لذا هر کس می‌تواند به روایت بخشی از آن از زاویه دید خود بپردازد اما در این بین مهم آن است که روایتگر اولاً آگاه به همه ابعاد موضوع جنگ باشد، از غلو کردن درباره حوادث جنگ اجتناب کند، وقایع جنگ را آن‌گونه که بوده روایت کند و دستی در کم و زیاد کردن حوادث نبرد. برای تحقق چنین ویژگی‌هایی ضرورتاً باید سازمان‌ها و مراکزی باشند که بتوانند مطالب روایت شده را راستی‌آزمایی کنند که در حال حاضر این مسئولیت به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس واگذار شده است.
با توجه به اقدامات دشمنان در تحریف تاریخ جنگ و روایت‌های ناصحیحی که درباره موضوعات مختلف جنگ ارائه می‌دهند، پرداختن به مقوله پژوهش درباره موضوعات مختلف جنگ یک امر اجتناب‌ناپذیر و ضروری است.
امروز جنگ، جنگ روایت‌هاست و دشمنان سعی دارند روایت‌های مخدوش خود را درباره انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و هر آنچه که دستاورد مثبت این انقلاب و نظام کارآمد است به خورد مخاطبین خود دهند. در این مسیر با برخورداری از قدرت رسانه‌ای بویژه فضای مجازی درصدد هستند که دستاوردهای انقلاب 

هراز چندی، بخشی از متن و روایتی منتشر شده در ارتباط با تاریخ جنگ، مورد نقد و احیاناً انکار فرد یا افرادی از حاضران در جبهه‌ها و مطلعین و مرتبطین با موضوع قرار گرفته و گزاره متفاوتی از آن واقعه ارائه و برای آن شواهدی نیز اقامه می‌شود. این موارد، بعضاً روایتگری جنگ را در معرض آسیب و اتهام غفلت از نقش جمعی و غلو پیرامون تأثیر گروهی دیگر در وقایع‌ اتفاقیه یا یکسویه‌نگری نسبت به مسائل دوران دفاع مقدس قرار می‌دهد؛ به‌طوری که اصالت برخی روایت‌ها را مورد تشکیک قرار داده و این سؤال را پیش می‌کشد که برای دستیابی به صدق و صحت روایت‌ها به چه نهادی می‌توان مراجعه کرد و گفته آن را معیار قرار داد؟ این پرسش آن هنگام اهمیت بیشتری می‌یابد که تشکیلات متعددی متولی و دست‌اندرکار تدوین و تبیین تاریخ دوران دفاع مقدس بوده و بر این اساس، گاهی برای یک واقعه، چند روایت نقل شده است. برخی از این موارد به دلیل خرده‌روایت بودن اهمیت تعیین‌کننده‌ای ندارند و ممکن است دلیل آن بی‌دقتی در نقل مطالب و ناشی از فراموشی باشد. اما گاهی در سطح کلان و تأثیرگذار، روایت‌های معارضی از یک واقعه نقل می‌شود که ممکن است در یک فرایند تحلیلی آسیب‌هایی را متوجه دستاوردها و ارجمندی‌های دوران پرافتخار دفاع مقدس کند. در این ارتباط، برای یافتن پاسخ این پرسش و سایر پرسش‌های مرتبط، سراغ دست‌اندرکاران و پژوهشگران فعال در حوزه تاریخ دفاع مقدس رفته و سؤالات خود را با آنان در میان گذاشته‌ایم که بتدریج در صفحه پایداری «ایران» انتشار می‌یابد. در این شماره سؤالاتی را در این باب به طور مشترک با آقایان «حسن علایی فعال» یکی از مدیران فعلی مرکز اسناد دفاع مقدس وابسته به سپاه پاسداران، «محمدصادق درویشی» پژوهشگر تاریخ جنگ و «سردارعباس بایرامی» رئیس سازمان تاریخ و ادبیات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس درمیان گذاشته‌ایم که پاسخ ایشان را می خوانید.

​​​​​​​تفاوت در روایت آری، تناقض هرگز! گاهی با انتشار روایتی از دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فرد یا نهادی صحت آن روایت را به پرسش می‌گیرند، برای پاسخگویی به این پرسش‌ها و رسیدن به روایت درست به کدام مرجع می‌توان مراجعه کرد و حرف آخر را به نحوی مستند و قانع‌کننده از آن شنید؟

حسن علایی فعال: مرحله بعد از وقوع هر پدیده تاریخی «روایت کردن» آن رخداد و پدیده تاریخی، است. با روایت است که اتفاقات و رخدادها در طول تاریخ ماندگار می‌شوند تا نسل‌های بعد از درس‌ها، دستاوردها و احیاناً عبرت‌های آن واقعه تاریخی به نحو مقتضی بهره‌برداری کنند. بنابراین اگر روایت و روایتگری نباشد حوادث تاریخی در ظرف زمان خود می‌مانند و آیندگان از آنها نمی‌توانند استفاده کنند. در قرن حاضر، بعد از وقوع انقلاب اسلامی و پس از آن حادثه بزرگ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که در دل خود مشحون از هزاران هزار حادثه است، بستری مناسب برای روایتگری و تاریخ‌نگاری است. حوادثی که توجه به هر یک از آنها می‌تواند منشأ تحول و دگرگونی در ساحت‌ها و شئون مختلف باشد. چرا که تحمیل جنگی خانمانسوز با چراغ سبز استکبار جهانی و خودکامگی رئیس حزب بعث عراق تبدیل به صحنه تقابل حق و باطل و اسلام و کفر شد. لذا جا داشته و دارد که واقعه جنگ تحمیلی، که به درستی دفاع مقدس نامیده شده است، روایتگری شود و ابعاد مختلف آن به مخاطبان بویژه نسل‌های جدید شناسانده شود. نکته ضروری و قابل توجه در این‌باره این است که چون یک واقعه توسط افراد مختلف مورد روایتگری قرار می‌گیرد باید بپذیریم که عوامل مختلفی می‌تواند «روایت» را به «روایت‌ها» برگرداند. یعنی از یک واقعه تاریخی نه یک روایت که روایت‌های گوناگونی به‌دست آید و این خود ناظر بر ذات روایتگری است. چون کسی نمی‌تواند مانع از روایت افراد مختلف شود و این افراد مختلف با گرایش‌های مختلف و زوایای دید مختلف منشأ صدور روایت‌های گوناگون می‌شوند. به اعتقاد اینجانب تا این جای کار اشکالی ندارد و آن را می‌توان به عنوان امری طبیعی پذیرفت اما اشکال زمانی پیش می‌آید که «روایت‌های متفاوت» به «روایت‌های متناقض» تبدیل می‌شود. در اینجا جهت حفظ و صیانت ارزش‌های تاریخی واقعه رخ‌داده باید به روایتی معیار دست یافت که سایر روایت‌ها بر اساس آن سنجیده شود و مورد راستی‌آزمایی قرار گیرد. در این رابطه ضرورت دارد مراکز پژوهشی معتبر که نگاه یکسانی به همه عوامل درگیر جنگ داشته باشد پدید آید تا رسالت بزرگ و مهم صیانت از روایت درست حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین جنگ را به انجام رساند. در حال حاضر پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس مزین به نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که زیرمجموعه ستاد کل نیروهای مسلح است چنین رسالتی را بر عهده دارد. همچنین تولیدات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه که بر اساس اسناد منحصر به فرد دوران دفاع مقدس فراهم آمده منبع خوبی برای اعتبارسنجی روایت‌ها از حوادث جنگ است.
سردار عباس بایرامی: برای پاسخگویی به پرسش‌هایی در ارتباط  با دفاع ‌مقدس باید به نهادهای متولی که اسناد و مدارک دفاع ‌مقدس را در اختیار دارند، مراجعه نمود زیرا استناد به روایت درست و متقن از تحریف دفاع ‌مقدس جلوگیری می‌کند.
گرچه احتمال دارد برخی از روایات از یک موضوع متفاوت باشد، ولی فصل‌الخطاب این موضوعات مراکز نگه دارنده اسناد و مدارک جنگ می‌باشد و در نبود سند، مراجعه به روایات فرماندهان عالی‌رتبه آن دوره می‌تواند راهگشا  باشد.
روایتگر تاریخ جنگ در واقع سند گویای موجود است و در صورت نبود سندی از موضوع یا موضوعات، روایت شفاهی فرماندهان حاضر در قرارگاه‌های عملیاتی و حتی فرماندهان میدانی می‌تواند مؤثر باشد.
تصور ما این است که کتب تاریخ شفاهی فرماندهان به بخش‌هایی از این پرسش‌ها پاسخ داده است و چنانچه مورد اختلافی یا مورد خاص وجود داشته باشد باید به مراکز اسناد نیروهای مسلح و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفا‌ع‌مقدس مراجعه نمایند.
محمد صادق درویشی: در رابطه با سؤال اول باید بگویم که نباید! یعنی نه ممکن است این قضیه و نه مطلوب است اگر امکان آن هم وجود داشته باشد و نه مشروعیتی دارد که دنبال یک جایی یا نهادی و فردی باشیم که بتواند درواقع آن حرف آخر را بزند. لذا این سؤال وجود دارد بویژه در سال‌های اخیر که برخی مسائل جنگ به پرسش گرفته و بعضاً به چالش کشیده شد آیا جایی هست که مثل دیوان‌عالی کشور حرف آخر را در این زمینه بزند؟ من احساس می‌کنم یک جایی که چنین جایگاهی داشته باشد مشروعیتی ندارد ضمن اینکه این امکان هم اساساً وجود ندارد چون مسأله تاریخ بویژه تاریخ جنگ ایران و عراق به دلیل نزدیکی و اینکه هنوز تبدیل به یک امر تاریخی ناب نشده و فرماندهان و رزمندگان و مدیران این عرصه و سیاستمدارانی که در این ماجرا نقشی داشتند هنوز وجود دارند بنابراین، این موضوع هنوز تبدیل به یک امر تاریخی ناب نشده و به‌نظرم آمیختگی دارد به این معنا که ما وقتی حرف از تاریخ جنگ می‌زنیم امکان این وجود داشته باشد ولو به اشتباه برخی مسلمات تاریخ این دوره به پرسش و چالش کشیده شود حتی مورد انکار قرار گیرد، باید بپذیریم که این جزو چیزهایی‌ است که لاینفک است از تاریخ جنگ لذا جایی که حرف آخر را بزند نه جایی وجود دارد که چنین مسئولیتی داشته باشد و در عمل هم امکان آن موجود نیست. ما هم نباید برویم دنبال آن، من این نگاه را دارم و این امکان هم وجود دارد که بعضاً حتی ارزش‌هایش به چالش گرفته شود. بعضاً مسلمات جنگ و آن گزاره‌هایی که چرا جنگ را ادامه دادیم. چرا جنگ را در مقطع مناسبی به پایان نبردیم. چرا جنگ شروع شد حتی اینها هم به پرسش و چالش کشیده می‌شوند. من می‌گویم باید بپذیریم که این بخشی از این تاریخ است. بخشی از فهم امروزین ما از تاریخ جنگ است.
 اساساً برای روایت وقایع جنگ، آیا می‌توان قائل به مرجع خاصی بود، در صورت قائل بودن، فکر می‌کنید آن مرجع باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟
حسن علایی فعال: روایتگری حوادث جنگ را نمی‌توان به سازمان یا قشر خاصی محدود کرد. به یک معنا همه می‌توانند روایتگر حوادث و اتفاقات دوران جنگ باشند زیرا دوران جنگ هشت ساله جزئی و بخشی از تاریخ این کشور است لذا هر کس می‌تواند به روایت بخشی از آن از زاویه دید خود بپردازد اما در این بین مهم آن است که روایتگر اولاً آگاه به همه ابعاد موضوع جنگ باشد، از غلو کردن درباره حوادث جنگ اجتناب کند، وقایع جنگ را آن‌گونه که بوده روایت کند و دستی در کم و زیاد کردن حوادث نبرد. برای تحقق چنین ویژگی‌هایی ضرورتاً باید سازمان‌ها و مراکزی باشند که بتوانند مطالب روایت شده را راستی‌آزمایی کنند که در حال حاضر این مسئولیت به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس واگذار شده است.
با توجه به اقدامات دشمنان در تحریف تاریخ جنگ و روایت‌های ناصحیحی که درباره موضوعات مختلف جنگ ارائه می‌دهند، پرداختن به مقوله پژوهش درباره موضوعات مختلف جنگ یک امر اجتناب‌ناپذیر و ضروری است.
امروز جنگ، جنگ روایت‌هاست و دشمنان سعی دارند روایت‌های مخدوش خود را درباره انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و هر آنچه که دستاورد مثبت این انقلاب و نظام کارآمد است به خورد مخاطبین خود دهند. در این مسیر با برخورداری از قدرت رسانه‌ای بویژه فضای مجازی درصدد هستند که دستاوردهای انقلاب و دفاع مقدس را زیر سؤال ببرند.
عباس بایرامی: موضوع پژوهش در همه عرصه‌ها خصوصاً وقایع دفاع‌ مقدس از بهترین روش‌ها برای ماندگاری و مانایی این واقعه مهم تاریخی است. کارهای پژوهشی مستحکم، مقوم و دارای تکیه‌گاه سند است لذا پرداختن به کار پژوهشی بسیار بااهمیت است. پژوهشگران تاریخ جنگ بیشترین خدمات را به این دوره تاریخی مشعشع می‌نمایند و لیکن باید توجه داشت که جهت‌گیری پژوهش، جهت‌گیری عالمانه و علمی باشد نه جریانی و سیاسی و...
محمد صادق درویشی: راجع به پرسش دوم‌تان دقیقاً در ادامه پاسخ به پرسش قبلی و اینکه یک جایی متولی باشد راجع به این تاریخ من معتقدم نباید دنبال چنین جایی باشیم. این برای جامعه امروز ما و درک عمومی و تعمیق تاریخ جنگ در جامعه و ارزش‌های راستینش کارا و سودبخش نیست. البته یک مراکزی مثل مرکز اسناد و تحقیقات سپاه پاسداران که از درون صحنه جنگ و رویدادهای آن اسنادی را جمع‌آوری کرده است یک نوعی فاصله‌گذاری از تبلیغات و هیجانات و در همان مقطع تاریخ جنگ را نوشته و از همان مقطع ثبت کرده و هزاران سند و نوار صوتی در ارتباط با تاریخ جنگ جمع‌آوری کرده که از وثاقت و ارزش بالایی برخوردار است و این امکان وجود دارد که گفته‌هایی در ارتباط با تاریخ جنگ را با آنها راستی‌آزمایی کرد اما اینکه باید یک دستگاهی باشد که بگوییم کار تو این است و این‌کار را صرفاً تو انجام بده معنی آن هم این است که کس دیگری این کار را نکند. این نهاد اختصاص دارد به این کار که استاندارد‌سازی ‌کند. این نگاه در تاریخ‌نگاری جنگ جواب نمی‌دهد که برای این کار یک مرجع تعیین کنیم که موقعیت مرجع و تمام‌کننده داشته باشد. ولی مؤسساتی هستند در سپاه، در ارتش، حتی مؤسسات غیر دولتی و غیرحاکمیتی که روی تاریخ‌نگاری مستند جنگ کار می‌کنند ارزش بالایی دارند. اما اینکه این امر متولی خاصی داشته باشد نباید باشد.
محمد صادق درویشی: در ارتباط با پژوهش درموضوع تاریخ جنگ، فکر می‌کنم اساساً قبل از اینکه به این فکر کنیم که پژوهشگری تاریخ جنگ چه جایگاهی دارد، باید ببینیم چه چیزی مواد و مصالح آن جایگاه است. یعنی خود اسناد که از اهمیت زیادی برخوردارند. به این معنا که سند یعنی چه؟ و آیا سند همان چیزی است که مثلاً در یک مقطعی از جنگ در سپاه و ارتش جمع‌آوری شده و شامل طرح‌ها و نقشه‌های عملیاتی و سایر اطلاعات پیرامون عملیات‌ها و... است؟ آیا اسناد جنگ فقط اینهاست؟ من فکر می‌کنم نه، باید تفسیر موسع‌تری از اسناد جنگ داشت. بعد از آن، خود به خود می‌رسیدیم به موضوع پژوهش. از نظر من پژوهش در حوزه جنگ یعنی محققی مؤلفه‌های مختلف این حوزه، اعم از اسناد، خاطرات، روایت‌ها و آن خِردجمعی که در جنگ وجود داشته را با کار پژوهش به‌هم چسبانده و متصل کند تا محصولی شود که برای نسل امروز و فردای ما مورد استفاده قرار گیرد. بویژه در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی حتی اقتصادی و روابط خارجی. چرا که با پژوهش ضعف‌ها و دستاوردهای جنگ به‌دست آمده و در یک کار پژوهشی متبلور می‌شوند. البته باید توجه داشت که پژوهش در حوزه مطالعات جنگ نباید گرته‌برداری و کپی‌برداری باشد، بلکه منظور از پژوهش به معنایی که در جامعه علمی مطرح است، می‌باشد. یعنی پژوهشگر به‌نوعی کشف دست یابد و در مسیر تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری از اسناد و سایر مؤلفه‌ها خوب بهره ببرد. به‌عنوان مثال؛ همبستگی و هم عرضی جنگ با انقلاب اسلامی و معارفی که در آن دوره تبلور یافت و جنگ آنها را برجسته کرد. این موضوع با اهمیتی است که در کار پژوهشی باید مدنظر قرار گیرد، زیرا با موضوع جنگ و ارزش‌های دفاع مقدس عجین است. از سوی دیگر با ارزش‌های تاریخی ما در پیوند عمیق است که همان روحیه استقلال‌خواهی و آزادی‌طلبی ایرانیان است. ما وقتی از دفاع مقدس سخن می‌گوییم یادمان باشد که این موضوع ذیل مردمی مطرح است که می‌خواهند روی پای خودشان بایستند و برای تحقق این خواسته، انقلابی تاریخی کرده‌اند. بنابراین کار پژوهشی برای جنگ باید برآیند همه مؤلفه‌های تأثیرگذار باشد و در این صورت است که می‌توان گفت پژوهش از جایگاه والایی برخوردار است.
تعامل سازمان‌هایی که اسناد دفاع مقدس را در اختیار دارند با نویسندگان و پژوهشگران مستقل که درصدد تألیف و تولید اثری پژوهشی هستند، چگونه است؟ آیا پدیدآورندگان اثر در این حوزه می‌توانند بدون هیچ تبعیضی دسترسی به منابع اسنادی داشته باشند؟
حسن علایی فعال: باید اذعان کرد که تعامل بین پژوهشگران و نویسندگان با سازمان‌ها و مراکزی که اسناد دست اول جنگ را در اختیار دارند، بسیار کم است و این نقیصه باید برطرف شود. امروزه گام‌های مؤثری از سوی برخی از مراکز تحقیقاتی و اسنادی که اسناد دوران جنگ را در اختیار دارند برای واگذاری اسناد به نویسندگان و پژوهشگران برداشته شده است اما کافی نیست. تا آنجا که اطلاع دارم مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه طی سالیان گذشته آمادگی خود را برای واگذاری اسناد مورد نیاز نویسندگان و پژوهشگران اعلام کرده است اما به دلیل اطلاع‌رسانی ضعیف، خیلی از نویسندگان و پژوهشگران از این موضوع اطلاع ندارند.
در حال حاضر متولی خاصی ندارد و مراکزی که اسناد جنگ را در اختیار دارند بر اساس ملاحظات خودشان تعاملاتی با برخی نویسندگان و پژوهشگران بویژه پژوهشگران طرف قرارداد خود دارند.
عباس بایرامی: قطعاً متولی امر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفا‌ع ‌مقدس است. بنیاد براساس نامه‌ای که در عالی‌ترین سطح نظام مورد تأیید قرار گرفته، می‌بایست موضوعات مختلف دفاع‌ مقدس را جهت حفظ و حراست و جلوگیری از تحریف مدیریت نماید. در خصوص اسناد هم، بنیاد اسناد موجود خود را که بسیار ارزشمند است در آینده در اختیار نویسندگان عزیز قرار خواهد داد. البته این به این معنی نیست که این اسناد مکتوم نگه‌داشته شده است، اکنون هم نویسندگان به آن دسترسی دارند ولی برای دسترسی آسان‌تر از طریق سامانه‌های الکترونیکی در دست اقدام است.
محمد صادق درویشی: من به‌عنوان پژوهشگر نسل بعد از جنگ، با مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس که مسئولیت روایتگری رسمی لایه‌های درونی صحنه نبرد را برعهده دارد و ذیل دفتر سیاسی سپاه بوده، کار می‌کنم. کار پژوهشی و تحقیقی، من خودم ارتباط خوبی دارم، آنجا هم اسناد بسیار خوبی هست، با وجود این فکر می‌کنم به این مرکز و سایر سازمان‌هایی که در جاهای مختلف که در این حوزه فعالیت دارند، یک نقد جدی وارد است و آن اینکه؛ هیچ یک از این مراکز و نهاد‌ها نتوانستند آن‌طور که باید، میان اسناد و محتوایی که در اختیار دارند با مخاطبان ارتباط برقرار و به‌لحاظ محتوایی و معرفت‌شناسی به‌مخاطب عام عرضه کنند. زیرا این سازمان‌ها معمولاً بسته عمل کرده و می‌کنند. برای همین این‌گونه مراکز، آن مرجعیتی را که انتظار می‌رود جست‌و‌جوگران بروند برای اینکه پاسخ پرسش‌هایشان را پیدا کنند، محققان، پژوهشگران، علاقه مندان حتی با این انگیزه که می‌خواهند از یک موضوعی سردر بیاورند، بروند راجع به ادامه جنگ اسنادی در اختیارش قرار گیرد تا مطالعه کنند، نبوده است. این یعنی بسته عمل کردن و این‌گونه مراکز بیشتر ترجیح می‌دهند با پژوهشگران خودشان یا با کسانی که خودشان تشخیص می‌دهند کار کنند و این یک نقص است. این باعث می‌شود جامعه به هر حال نسبت به تاریخ و وقایع جنگ بی‌علاقه باشد و پرسشگری پیرامون وقایع جنگ آن‌گونه که باید در جامعه شکل نگیرد و نسل جوان به آماده‌خوری عادت کند. روحیه تحقیق و جست‌و‌جو وقتی ایجاد می‌شود که افراد عادی هم بتوانند به سهولت اسناد را ببینند و سند و محتوا در دسترس باشد. لذا این سازمان‌ها و مراکز نتوانستند فضایی خلق کنند که افراد جامعه همچون سایر حوزه‌های فکری- تاریخی بروند و طلب دانش و دانسته کنند. همه اسناد جنگ دراختیار سازمان ها ومراکز رسمی نیست.

 بعد از گذشت 4 دهه از پایان جنگ تحمیلی آیا زمان انتشار اسناد جنگ و خروج آن از انحصار نهادهای نظامی فرا نرسیده است؟
حسن علایی فعال: اینکه بگوییم همه اسناد جنگ انحصاراً در اختیار نهادهای نظامی است، درست نیست چون همه جنگ که در خطوط مقدم جنگ نبوده است، بلکه بسیاری از اسناد جنگ در پشت جبهه‌های جنگ و نزد مردم و خاطراتش در سینه‌های مردم است. البته بخش عمده اسناد عملیات‌های نظامی علی‌القاعده در اختیار نهادهای نظامی است که به صلاحدید مراکز تصمیم‌گیر نظامی در زمان لازم چه‌بسا در اختیار همگان قرار خواهد گرفت، هر چند بخش عمده این اسناد قابل بهره‌برداری از سوی عموم مردم نخواهد بود. 
عباس بایرامی: من تعبیر انحصار را نمی‌پذیرم. انحصاری در کار نیست، بلکه به جهت برخی از ضرورت‌ها به صورت عام در دسترس نبوده است. ما اکنون صدها کتاب تحلیلی، توصیفی و... داریم که از همین اسناد بهره برده‌اند، پس انحصاری نیست.
به امید خدا بزودی به صورت آسان‌تر در اختیار قرار می‌گیرد.
محمد صادق درویشی: فکر می‌کنم خوب است کلیه مراکز و نهادهایی که اسناد جنگ را در اختیار دارند، اسنادشان را در معرض دید و استفاده عموم بگذارند و به جای اینکه متولی باشند، تسهیلگر باشند. یعنی به‌منظور دسترسی نسل جنگ و بعد از جنگ همچنین؛ محققان، روزنامه‌نگاران و سایر جست‌و‌جوگران به ارائه خدمات سهل بپردازند. من یقین دارم در صورت تحقق چنین شرایطی، کتاب‌های خوبی در ارتباط با جنگ نوشته خواهد شد. زیرا یکی از زمینه‌های تولید اثر خوب، دسترسی به منابع با شرایط سهل برای همه علاقه‌مندان و محققان بوده و اساساً برای ورود به مراحل بعدی، یعنی تولید ادبیات داستانی و سایر محصولات فرهنگی در دسترس داشتن داده‌های خام در ارتباط با جنگ است. بر این اساس در صورت تسهیل‌گری خدمات و اجتناب از تعیین ضوابط محدودکننده متولی بودن این مراکز خوب و مفید خواهد بود و در غیر این صورت خیر.

بر این اساس بعد از گذشت چهار دهه اسناد باید از انحصار نهادهای نظامی خارج و در اختیار عموم گذاشته شود. در واقع اسنادی که در زمان جنگ از سوی سپاه تهیه شده دسترنج بچه‌هایی است که باوجود میل باطنی، اسلحه را زمین گذاشته و اسلحه بزرگ‌تری را به نام قلم، ضبط و.. در دست گرفتند؛ برای اینکه تاریخ را برای نسل‌های بعدی تدوین و ثبت و ضبط کنند. آنان این کار بزرگ را برای نسل امروز انجام دادند و تعدادی از آنها در این راه شهید شدند. خون این شهدا و تلاشی که کردند برای این بود که نسل‌های بعد روایت‌های آنان را از جنگ، بدون رتوش، بدون سوگیری و بدون القای برداشت‌های شخصی و... ببینند و حقایق جنگ را فهم نمایند. من یقین دارم بیش از 95 درصد این اسناد از حیث امنیتی و نظامی قابلیت انتشار دارند. تنها درصد کمی هست که بعد امنیتی دارد. بنابراین می‌توان اغلب اسناد را از حالت راکد بودن درآورد. چرا که برای تهیه این اسناد فرزندان همین مردم شهید شده و در جهت تهیه آنها بخشی از توان نظامی و اجتماعی ما صرف شده است. پس باید همه علاقه‌مندان و جست‌و‌جوگران بتوانند با سهولت به مسائل تاریخی این دوره از طریق اسناد دست یابند و در انحصار گرفتن اسناد توسط یک مرکز و سازمان توجیه ندارد.

انتهای پیام/

mdi-penاسماعیل علوی

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نویسندگان و پژوهشگران جنگ را در اختیار دارند باید بپذیریم سازمان ها و مراکز وجود داشته برای پاسخگویی شفاهی فرماندهان حوادث و اتفاقات دوران دفاع مقدس حرف آخر را بزند انقلاب اسلامی نهادهای نظامی گذاشته ایم اسناد و مدارک روایت درست نیروهای مسلح راستی آزمایی پدیده تاریخی واقعه تاریخی امکان هم تاریخ جنگ افراد مختلف تاریخ نگاری نسل های بعد بعد از وقوع تاریخ جنگ یک واقعه حال حاضر دفاع مقدس پرسش ها ویژگی هایی کار پژوهشی برای روایت فکر می کنم چرا جنگ کار پژوهش اسناد جنگ وقایع جنگ دوران جنگ قرار گیرد حوادث جنگ روایت ها نبود سند امکان آن یک جایی بر اساس هم وجود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۶۴۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • روایت رئیس کل دادگستری هرمزگان از فرآیند حل مشکل ۵۱ ساله مردم قشم
  • تصویری متفاوت از فرودگاه مهرآباد ۶۹ سال قبل + عکس
  • تصاویر و مستندات جدید از نیکا شاکرمی به روایت خبرگزاری قوه قضاییه/ هشدار؛ تصاویر ناراحت‌کننده است
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • چرا بی‌بی‌سی آبرو و اعتبارش را به حراج گذاشت؟
  • عکس/ استقبال از پیکر شهید دفاع مقدس در شیراز
  • چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
  • ضعف شدید در حوزه روایت‌گری انقلاب اسلامی
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش اموزان